بیشخصیتها را بشناسید!
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۷۴۹۵۲
یادداشت: مجتبی احمدی – دبیر گروه فرهنگ و هنر – خبرگزاری برنا
گزینههای متفاوتی در موفقیت آثار نمایشی چه در سینما، چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی موثر است. اما آیا تا بهحال به این نکته فکر کردهاید که چرا در رسانههای مختلف مانند گذشته شاهد شخصیتهای ماندگاری نیستیم.
با یک تحقیق میدانی متوجه میشویم که عامل اصلی ماندگاری آثار نمایشی در سینما، تلویزیون و هر مدیوم دیگر شخصیتهای قوی و غنی هستند که به جرات میتوان گفت امروز جای آنها در میدان خیلی از آثار خالی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبیعی است که فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری و عناصر دیگر در درخشش و جذابیت هر اثر دراماتیک موثر است اما نمیتوان کتمان کرد که یکی از گزینههای مهم در یک فیلمنامه قوی با قصه بکر و سوژه ناب، شخصیتهای خاص و دارای وجوه دراماتیک است.
شخصیتها در دل آثار نمایشی به این راحتیها شکل نمیگیرند و بدون تعارف باید گفت در سالهای اخیر شخصیتهایی که بتوان به آنها نگاه تراز داشت و گفت این کاراکترها یک تنه میتوانند جان درام را به دوش بکشند کمتر دیده شده است.
شخصیتها باید روی کاغذ تراشیده شوند، شکل بگیرند، در جان قصه موثر واقع شوند در طراحی ابعاد مختلف آنها قوت و قدرت بگیرند تا در نهایت به دست یک بازیگر قوی و کاربلد و البته با هدایت یک کارگردان آشنا به بازی گرفتن از بازیگر جلوی دوربین برود.
این نقد به برخی از نویسندگان وارد است که در نگارش قصه بیشتر درگیر پیشرفت داستان و پیرنگهای قصهگویی هستند تا طراحی کاراکترهایی که بتوانند در راس هرم درام خودنمایی کنند.
در سالهای اخیر چه در خلق قهرمانان و چه در ساختن کاراکترهای بدمن و خاکستری به اقبال چندانی دست پیدا نکردیم و این یعنی توجه نویسنده و حتی کارگردانان در شکل دادن و مدیریت در شکلگیری شخصیت با آن وسواسی که باید صورت نمیگیرد.
تجربه ثابت کرده است که اثری می تواند تا سالها در ذهن مخاطب بماند که از حضور قهرمانان دراماتیک و شخصیتهای ویژه سود ببرد و ای کاش نویسنده در حین نگارش یک فیلمنامه و طراحی داستانهای یک سریال تلویزیونی و یا فیلم سینمایی به قوارههای شخصیت و طراحی کاراکترها با ویژگیهای خاص نیز توجه ویژه داشته باشد و تا این اندازه شاهد شخصیتهای کم ظرفیت و معمولی که بسیار دمدستی دیده شدهاند و تنها قصه را پیش میبرند نباشیم.
در کارنامه کارگردانی، کارگردانانی مانند علی حاتمی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، حسن فتحی، سیروس مقدم و ... که در بحث نگارش فیلمنامه و حتی طراحی شخصیتها ورود مفصل داشتهاند شاهد حضور شخصیتهایی جذاب مانند قیصر، رضا خوشنویس، هامون، نقی معمولی و... هستیم که در طراحی آنها توجه و دقت بسیاری صورت گرفته است و تنها جایگاهی محصور به آن درام را ندارند و میتوانند در هر فضا و موقعیتی پیش برنده یک داستان باشند.
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0
نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: داریوش مهرجویی رادیو و تلویزیون علی حاتمی سینما حسن فتحی آثار نمایشی مجتبی احمدی شخصیت های ماندگار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۷۴۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پل آستر درگذشت
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، پل آستر نویسنده مشهوری که ۳۴ عنوان کتاب در کارنامه دارد و تقریبا بیشترشان به فارسی ترجمه و منتشر شدهاند، بر اثر ابتلا به سرطان در ۷۷ سالگی از دنیا رفت.
وی علاوه بر کتابهایی چون «سه گانه نیویورک»، فیلمنامه نویس «دود» وین وانگ و کارگردان فیلم «لولو روی پل» بود.
آستر با انتشار اولین کتابش با عنوان «اختراع انزوا» با تحسین منتقدان روبه رو شد.
جایگاه او به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکایی با مجموعهای از سه داستان مرتبط با هم که به عنوان «سهگانه نیویورک» منتشر شد، تثبیت شد. این ۳ کتاب شامل «شهر شیشه ای» (۱۹۸۵)، «ارواح» (۱۹۸۶) و «اتاق قفل شده» (۱۹۸۶) هستند. کتابهای سهگانه برای پرداختن به پرسشهای اگزیستانسیال، با موضوع رمان پلیسی بازی میکنند.
جویس کارول اوتس، رماننویس، در سال ۲۰۱۰ نوشت، آستر برای «داستانهای پست مدرنیستی بسیار شیک و معماییاش که در آن راویها بندرت قابل اعتماد هستند و بستر داستان دایم در حال تغییر است، شناخته شد».
داستان های او اغلب با مضامین تصادف، شانس و سرنوشت بازی می کنند. بسیاری از قهرمانان او خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیتهایی از رمانهای اولیه دوباره در رمانهای بعدی ظاهر میشوند.
منتقد مایکل دیردا درباره آثار آستر مینویسد: از زمان «شهر شیشهای»، اولین جلد از سهگانهاش در نیویورک، آستر سبکی شفاف و اعترافی را به کمال رساند، سپس از آن برای نشان دادن قهرمانان سرگردان در دنیایی به ظاهر آشنا استفاده کرد که به تدریج با تهدیدهای مبهم و توهم احتمالی، مملو از ناراحتی فزاینده میشوند.
آستر خالق ۱۸ رمان بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شده اند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.
او بعدها خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو شروع شد. وی با این فیلمنامه جایزه معتبر ایندپندنت اسپرایت را برای بهترین فیلمنامه اول کسب کرد.
همکاری او با وانگ ادامه پیدا کرد و این دو به طور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کردند که دوباره کایتل و اسپوزیتو به همراه لو رید، میرا سوروینو و مدونا در آن بازی کردند. آستر در نوشتن فیلمنامه «مرکز جهان» اثر وانگ نیز نقش دارد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
رمان «۴۳۲۱» آستر در سال ۲۰۱۷ در فهرست نهایی جایزه من بوکر قرار گرفت.
کد خبر 6093756